loading...

پاتوق دانلود فیلم و سریال

یاد دارم که روزگاری بود که مرا پیش غمگساری بود با لب یار و در بر دلدار هر زمانیم کار و باری بود جام عیش مرا نه دردی بود گل وصل مرا نه خاری بود ز اهوی شیرگیر روبه‌باز دل بی

Saman بازدید : 167 سه شنبه 17 بهمن 1391 نظرات (0)

یاد دارم که روزگاری بود که مرا پیش غمگساری بود

با لب یار و در بر دلدار هر زمانیم کار و باری بود

جام عیش مرا نه دردی بود گل وصل مرا نه خاری بود

ز اهوی شیرگیر روبه‌باز دل بیچاره را شکاری بود

گرد آب حیات بر خورشید از خط او بنفشه‌زاری بود

همه اسباب عیشم آماده یارب آن خود چه روزگاری بود

گر جهان موجها زدی ز اغیار سعدیش بس گزیده یاری بود

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات
یاد دارم که روزگاری بود که مرا پیش غمگساری بود با لب یار و در بر دلدار هر زمانیم کار و باری بود جام عیش مرا نه دردی بود گل وصل مرا نه خاری بود ز اهوی شیرگیر روبه‌باز دل بی